شهید حسین توتونچی

شهید حسین توتونچی

زندگینامه

ای حسین«ع» در عاشورا چه کردی؟ که هنوز عاشقان راه حق برای احقاق آرمـان­هـای دین، عاشورای تو را سرلوحه آمال خویش قـرار داده­انـد و فرزنـدان راسـتین اسـلام و غیـور مردان غرورآفرین این سرزمین زیباترین چکامه­های خود را در عشق به همرهی تو سـرودند تا دین بر جا بماند تا آرمان سلسله جنبـان انقـلاب بـه بـار بنـشیند و تـا همیـشه­ی تـاریخ «غیرت» از صحنه های رزم این شیرمردان بر تارک تاریک این جهـان بیـاویزد تـا «هویـت» خود را در پناه این از خودگذشتگی­ها پیدا کند.

حسین توتونچی یکی دیگر از آلاله­های این دیار است که چهارمین روز از فروردین سال ۱۳۴۴ که بوی عطر بهار نارنج فضای شهر و پس کوچه آن را فراگرفته بود در یک خانواده مذهبی و زحمتکش متولد شد که عشق به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا «ع» اورا حسین نامیدند، دوران کودکی را در آغوش مادری فداکاری و پدری متدین سپری کرد.

حسین که فرزند دوم خانواده بود در سن ۶ سالگی دوشادوش هم سن وسالانش پا به دبستان گذاشت و تحصیلات خود را تا کلاس دوم دبیرستان در شهر طبس با موفقیت ادامه داد. از آنجائی که عشق و علاقه‌ای نسبت به امام و انقلاب اسلامی داشت با عضویت بسیج مشغول آموزش عملیات نظامی گردید و بلافاصله به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طبس در آمد.

وی از همان آغاز جوانی طرفدار محرومان و مخالف طاغوت و طاغوتیان بود، با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بارها عازم مناطق جنگی کشور شد تا این که در عملیات والفجر در واحد اطلاعات عملیات، پیشاپیش ظفرمندان اسلام و بعد از رشادتهای زیاد بر اثر ترکش خمپاره دشمن در تاریخ ۲۱/۱۱/۶۴ در محل جزیره ام‌الرساس به آرزویش رسید وشربت شهادت نوشید. پیکر پاک این شهید عزیز پس از طی یک مراسم با شکوهی تشییع و با همان لباس غواصی در جوار آستان حسین‌بن موسی‌الکاظم «ع» به خاک سپرده شد.                                                   روحش شاد راهش پر رهرباد.

گزیده‌‌‌ای از وصیت‌نامه شهید

امیدوارم ملت عزیز قدر انقلاب و امام را بدانند و همیشه پیرو روحانیت متعهد باشید. گول منافقان و ضدانقلاب را نخورید. وحدت را به هر قیمتی که شده حفظ کنید که دشمنان به شدت از آن می‌ترسند. مساجد را پر کنید و در بسیج شرکت کنید. برادران پاسدار و بسیجی این را بدانند که تنها میدان جهاد، جنگ نیست که بالاتر از آن خودسازی و خداشناسی است. جهاد اکبر و مبارزه با نفس است که امیدوارم به این مهم نائل شوید.

 

 

 

وصیت‌نامه شهید

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

وَ لَا تحَسَبنَ‏َّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتَا  بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ(۱۶۹) [قرآن کریم سوره شریفه آل عمران]

  هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‏اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند.  

با سلام به پیشگاه مقدس امام زمان(عجّل­الله­تعالی­فرجه­الشریف) و نائب بر حقش امام خمینی و سلام فراوان بر شهدای گلگون کفن از صدر اسلام تا شهدای کربلای ایران.

خدایا حیاتمان را سعادتمند و مرگمان را شهادتمند قراربده.

به نام تو ای خلّاق بی­همتا، می­دانم که به خودم ظلم کردم و بنده خوبی برایت نبودم. احکامت را زیر پا گذاشتم و یا به آنها بی اعتنا بودم و یا اینکه سبک شمردم و شکر هیچ یک از نعمتهایت را به جا نیاوردم. لحظه، لحظه تصمیم­گیری و زمان، زمان حرکت است. اگر یک دم غفلت کنم و هوای نفسانی بر من چیره شود نه این دنیا را خواهم داشت و نه آخرت را. دنیا محل گذر است پس باید حرکت کرد و به صف جهادگران پیوست. اکنون یوم­الله دیگری است که پیرو یوم الله امام حسین(سلام­الله­علیه) است. امروز روز امتحان هر شخص و پاسخ به ندای «هَلْ مِنْ نَاصِرٍ یَنْصُرْنِی»حسین زمان است. باید اسلام را یاری کرد. امروز تمام کفر علیه اسلام برخاسته­اند. امروز اسلام عزیز به دست ما سپرده شده است. خداوندبزرگ به من توفیق داد تا به یاری حسین زمان بشتابم. راهم راه امام حسین(سلام­الله­علیه) و انشاءالله پایان کارم، رسیدن به امام حسین(سلام­الله­علیه) است.

ملت عزیز و شجاع ایران؛ امروز خون حسین(سلام­الله­علیه) و دیگرشهدای مظلوم، ما را می­خواند و مستضعفین جهان ما را به یاری می­طلبند. امروز سیاهان آفریقا، آوارگان فلسطین و دیگر مظلومان جهان همه و همه از ما کمک می­خواهند. کیست که ساکت بنشیند و حرکتی نکند. پس شما عزیزان برای یاری اسلام چون گذشته به پا خیزید و شرِّ ظالمان را از سرملل مسلمان و مستضعف کوتاه کنید که در این صورت خدا شما را یاری خواهد کرد.

امیدوارم ملت عزیز قدر انقلاب و امام را بدانید و همیشه پیرو روحانیت متعهد باشید. گول منافقین و ضدانقلاب را نخورید. وحدت را به هر قیمتی که شده حفظ کنید که دشمنان به شدّت از آن می­ترسند. مساجد را پر کنید و در بسیج شرکت کنید.

برادران پاسدار و بسیجی این را بدانید که تنها میدان جهاد، جبهه و جنگ نیست که بالاتر از آن خودسازی و خداشناسی است. جهاد اکبر، مبارزه با نفس است که امیدوارم به این مهم نائل شوید.

ازپدر عزیزم و برادران و خواهرانم می­خواهم که در مرگ من گریه نکنند که باعث خوشحالی دشمنان است و صبر پیشه کنند که باعث رضایت خداوند است. در پایان از پدرم می­خواهم که یک سال نماز و روزه قضا برایم بگیرید. والسلام

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

حسین توتونچی

۲۷/۵/۱۳۶۳

 

برای نوشتن دیدگاه وارد حساب کاربری خود شوید و اگر هنوز حساب کاربری ندارید، ثبت نام کنید.

آخرین مطالب

همچنین ببینید
keyboard_arrow_up