روحانی شهید حسن رمضانی

نام پدر: علی اکبر

ولادت: ۱۳۳۸/۰۱/۱۲

شهادت:۱۳۶۶/۰۱/۲۵

محل شهادت: غرب « کربلای ۱۰»

مزار : آستان مقدس حضرت حسین ابن موسی الکاظم «ع» طبس_ رواق شهداء

 

إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّهَ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیقْتُلُونَ وَیقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیهِ حَقّاً فِی التَّوْرَاهِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیعِکُمُ الَّذِی بَایعْتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ.

﴿١١١توبه﴾

خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که بهشت برای آنان باشد؛ در راه خدا پیکار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده‌اید؛ و این است آن پیروزی بزرگ.

زندگی‌نامه

برای نوشتن از شهید باید به قلبم بگویم که از دشت­های داغدار و سـرخ شـقایق وضـو بگیرد و باید به قلم بگویم که از تراوش عشق جوهر بگیرد چرا که شهدا رنگین کمان عشق و حماسه و جهش و جاودانگی را در آسمان زندگی ما ترسیم کردند. آری سرچـشمه همـه رویاها، تنش آبی ایمان، تپش پرحرارت همت، پایداری درخت انقلاب اسلامی به برکت نگاه گرم تکه­تکه­های خورشیدی است که سبزسبز برآمدند و به بار نشسته­اند و سرخ سرخ دل بر دل خاک نهاده­اند و شهیدحسن رمضانی یکی از این پاره­های نور است که در سال ۱۳۳۸ در خانواده‌ای مذهبی و متدین در روستای محمدآباد طبس دیده به جهان گشود پدرش او را حسن نامید گویی از صفات پسندیده و اخلاق خوب و شایسته‌اش از قبل مطّلع بود. بعد از دوران طفولیت، تحصیلات ابتدایی را در روستای شیرآباد به پایان رسانید سپس به تحصیل در حوزه علمیه پرداخت. با اوج گیری مبارزات مردمی علیه رژیم ستم­شاهی پهلوی وی نقش مهمی در سازماندهی این برنامه‌ها داشت و این طلبه جوان با شور و حرارت و سخنرانی‌های حماسی خویش در بیداری مردم و تهییج آنان در مبارزه با رژیم ظالم بسیار کوشا بود و پس از پیروزی انقلاب با توجه به شناخت و آگاهی سیاسی و بینش خود تأثیر بسزایی در برملا کردن جریانات منحرف و چهره‌های منافق آن زمان ایفا نمود و از عناصر انقلابی و فعال حزب جمهوری اسلامی در کسوت روحانی بود.

ایشان در نهادهای مقدّسی همچون «کمیته انقلاب اسلامی»، «سپاه پاسداران»، «کمیته امور صنفی» و جهاد سازندگی به خدمت پرداخت و چندین سال نیز مسئولیت بنیاد شهید شهرستان را عهده‌دار بود.

در دوران جنگ تحمیلی برای دفاع از کیان اسلام و مسلمین عازم جبهه‌های حق علیه باطل گردید و پس از چند بار حضور پرشور و مؤثر، در تاریخ ۲۵/۱/۱۳۶۶ با سمت فرمانده گروهان در عملیات کربلای ده در غرب کشور «منطقه ماووت» شرکت و بر اثر اصابت ترکش دعوت حق را لبیک و به خیل شهیدان پیوست. پیکر مطهرش در تاریخ ۱۱/۲/۱۳۶۶ بر دستان امت شهیدپرور طبس تشییع و در جوار بارگاه ملکوتی حضرت حسین‌ابن موسی‌الکاظم (ع) به خاک سپرده شد از این شهید شجاع و متّدین، دلسوز و خدمتگزار، مدیر و مخلص دو فرزند یک دختر و یک پسر به یادگار مانده که ادامه دهنده‌ی راه آن عزیز سفر کرده می‌باشند.

گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید

«بار الها، شهادت نصیبم گردان زیرا آرزویی جز مرگ با عزت و سرافرازی ندارم. یقین دارم که تو از وجود این بنده گناهکار کاملا آگاهی داری پس ای معبود من، شربت شهادت در کامم بریز چون مردن در بستر برایم ننگ است و کلیه برادران دینی‌ام را به تقوای الهی و انجام فرایض وصیت می‌نمایم. »

وصیت نامه:

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

إنّالله وَ إنّا إلَیْهِ رَاجِعُون

یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلُّکمُ‏ْ عَلىَ‏ تجَِارَهٍ تُنجِیکمُ مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ(۱۰) تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تجَُاهِدُونَ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکمُ‏ْ وَ أَنفُسِکُمْ  ذَالِکمُ‏ْ خَیرٌْ لَّکمُ‏ْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ(۱۱) [قرآن کریم سوره شریفه صف]

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! آیا شما را به تجارتى راهنمایى کنم که شما را از عذاب دردناک رهایى مى‏بخشد؟!  به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید این براى شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید!

 سپاس خدای  بزرگ که مرا نعمت هستی بخشید. سلام بر منجی عالم بشریت ولی­عصر امام زمان(عجّل­الله­تعالی­فرجه­الشریف) و نایب بر حقش امام­خمینی مد­ظله­العالی و سلام بر شهدائی که بخاطر احیاء کلمه توحید در سر­تا­سر عالم در خون خود غلطیدند. اینجانب مبنی بر لزوم وصیت هر فرد مسلمان وصایای خود را در چند مورد عرض میکنم.

اولاً: پدر و مادر عزیزم، برادران و خواهران و همسر مهربانم و کلیه برادران دینی­ام را به تقوای الهی و به تقوا از تمام معاصی و انجام فرائض وصیت نموده و از همگی امید دعای خیر و طلب عفو و رحمت از خدای بزرگ  برای این عاصی دارم. بار الها شهادت نصیبم گردان زیرا آرزویی جز مرگ با عزت وسرفرازی ندارم و یقین دارم که تو از وجود این بنده گناهکار کاملاً  آگاهی. پس ای معبود من، شربت شهادت در کامم بنوشان چون مردن در بستر برایم ننگ است.

پدر و مادر مهربانم بشکرانه این توفیق عظمی دو رکعت نماز بجای آورده صبر و پایداری داشته باشید که زیر­بنای همه فضائل صبر است. زیرا بدون صبر نمی توان کمالات دیگر را کسب نمود. از همسرم استدعا دارم که مرا ببخشید زیرا در مدتی که با هم زندگی کردیم برای شما همسر شایسته نبودم شما خوب می­دانید که از امروز برای فرزندانم هم  پدر و هم مادر هستید. لذا تقاضا دارم مصطفی و فهیمه را بطور احسن تربیت کرده و در کوچکی نماز را به آنها یاد بدهید و هرگز به آنها دروغ نگوئید که دروغ کلید همه زشتی­ها­ست حتی اگر از پدرشان سوال کردند که کجاست به آنها بگوئید که او مقلد امام روح الله الموسوی الخمینی بود و برای اداء تکلیف شرعی و حفظ نظام جمهوری اسلامی و باز شدن راه کربلای امام حسین(سلام­الله­علیه) عازم جبهه نور علیه ظلمت شده و به شهادت رسیده است.

ثانیاً: فریاد و پیامم به مردم مسلمان بویژه  همشهریان عزیزم این است توجه به خداوند تعالی در همه احوال داشته وحدت و یگانگی را حفظ  نمائید. زیرا اسلام عزیز بر پایه توجه  بخدا و وحدت اسلامی استوار است. بدانید اگر کسی ظاهراً لااله الاالله را بگوید ولی به وحدت و اتحاد مسلمین ضربه بزند مسلمان نیست. برادران و خواهران مسلمان توجه داشته باشند آنکه ما امروز به او مبتلا هستیم کسانی­اند که اظهار اسلام می­کنند  لکن کمر اسلام را می­خواهند بشکنند و مبارزه کردن با اینها بسیار مشکل است. مواظب باشید آخوندهای ترسو و خود­فروخته که  همیشه از صف روحانیت معظم اسلام جدا بوده­اند خطرشان از همه بیشتر است، به آسانی مردم را از راه دین با نام مقدس دین و مذهب می­توانند منحرف کنند همچنانکه یک روحانی متعهد وآگاه به زمان ملّت را از گمراهی و کج اندیشی، به صراط مستقیم الهی هدایت می­کند. باز هم تاکید می­کنم بزرگترین گرفتاریهای اسلام ومسلمین از طرف منافقین وآخوندهای درباری و فرصت طلبان بوده و هست و حل نمودن مسئله اینها از اعظم مشکلات  می­باشد.

با معاویه و نوکران او چه باید کرد! امام جماعت است و بقول خودش می­خواهد برای اسلام جنگ کند و به مردم بفهماند که مسلمانم. در حالیکه مخالف مولای متقیان(سلام­الله­علیه) است. و عجیب اینکه می­گوید علی(سلام­الله­علیه) مسلمان نیست آیا دردی از این بالاتر که اسلام عزیز در طول تاریخ بشریت همیشه از زاهدان احمق و منافقان زیرک ضربه خورده است و هم اکنون هم دچار این مسئله می­باشد زیرا اینان با ظاهری آراسته به تعبد و با قیافه­ای مظلوم و تزهّد، مردم را گمراه و فریب می­دهند.

ثالثاً: به کلیه نیروهای مسلّح بعنوان یک طلبه­ی کوچک توصیه می­کنم تبعیت از فرماندهی کل قوا رهبر کبیر انقلاب و مرجع تقلید شیعه نموده و پشتیبان ولایت فقیه باشید واز خط امام که ادامه راه انبیاء عظام است تخطی نکنید که در غیر اینصورت هلاک خواهید شد. اسلام را از زبان او و یاران با وفایش خامنه­ای، رفسنجانی، واعظ طبسی، جنتی و مشکینی این فقیهان و اسلام شناسان واقعی بشنوید. روح اخوت و برادری را بر کارهای خویش حاکم کنید چون غرب و شرق عالم با همه شما دشمنند « وَ اعْتَصِمُواْ بحَِبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَ لَا تَفَرَّقُواْ » این پیام کتاب آسمانی خداوند را فراموش نکنید. به یاد آورید زمان طاغوت را زمانی که همه از یکدیگر متفرق و دشمن هم بودید ولی اکنون بحول و قوه الهی خداوند بین قلوب شما الفت و برادری ایجاد کرده است.

برادران و خواهران حزب اللهی در مقابل مشکلات با قامتی استوار به مبارزه بی­امان خود علیه دشمن داخلی و خارجی ادامه داده و از همه می­خواهم که امام، امام این ابر­مرد تاریخ، اسوه تقوا وشجاعت و شهامت را تنها نگذارید بسوی جبهه­ها بشتابید، جبهه­ها را پر کنید و مطمئن باشید که پیروزید و بدانید که امروز جنگ ما جنگ اسلام علیه تمام کفر است و باید تا آخرین نفس و آخرین نفر و آخرین قطره خون برای حفظ اسلام و عزّت مسلمین و بر چیده شدن پایگاه­های استکبار جهانی در سر­تا­سر گیتی مبارزه کنیم و بدانید تا این غدّه چرکین یعنی حزب بعث و صدام بر کشور عراق حاکم باشد بر ما واجب است هم از جمهوری اسلامی و هم از ملت مظلوم و در بند عراق دفاع کنیم.

هشیار باشید زمزمه های شومی که از حلقوم ساده اندیشان و ابلهان و ورشکستگان سیاسی به گوش برسد که باید صلح کرد وچی کرد شما را فریب ندهند اینها از کفار بدترند زیرا خلاف رضای خدا سخن می­گویند معارضه با این قشر از کسانی که مسلمان نیستند لازم­تر است. به خدا سوگند یک لحظه سکوت و سازش در مقابل صدام باعث نجات اوست و ننگ ابدی تاریخ بر پیشانی ما خواهد ماند و عین خوارج نهروان خواهیم بود اگر نتوانیم پر­صلابت، محکم و پر­استقامت جنگ را ادامه دهیم مگر نه این است که علی(سلام­الله­علیه) ترک جهاد و کنار آمدن با دشمن متجاوز را کفر تعبیر فرموده و موجب عذاب الهی می­داند.

پس ای عزیزان با بانگ الله­اکبر و با عزمی راسخ پیش به سوی جبهه­های حق علیه باطل.

خدایا؛ بر محمد(صلی­الله­­علیه­وآله­و­سلم) و خاندان او رحمت فرست.

خدایا؛ مرزها و سرحدات قلمرو مسلمین را بعزّت خود مستحکم دار.

خدایا؛ مراکز حساس کارزار رزمندگان را حفاظت نمای.

بار الها؛ دشمنان اسلام را در هم شکن.

پروردگارا: رحم زنانشان را نازا ساز و صلب مردانشان را خشک کن.

خدایا؛ به نصرت خود رزمندگان پرتوان اسلام را یاری و به صبر و پایداری مدد کن.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عجّل­الله­تعالی­فرجه­الشریف) خمینی را نگه­دار.

در پایان کتابهایم را به حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای حیدری تحویل داده به هر کجا که ایشان صلاح بدانند خواهند داد زیرا از سهم مبارک امام (سلام­الله­علیهم) تهیه شده و مال من نیست. والسلام 

 

التماس دعا دارم

حسن رمضانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

keyboard_arrow_up