شهید علی محمدزاده

شهید علی محمدزاده

زندگینامه

در عاشورا با خون حـسین«ع» سـرور آزادگـان و یـارانش، اسـلام نـاب محمـدی احیـا و دسیسه­های جمعیت بنی­امیه برملا شد و در حقیقت عاشورا آغاز نوین حیـات اسـلام اسـت حیاتی جاودان که مایه­ی حیات آن، خون حسین«ع» ، علی­اکبر، قاسم و … و خونابـه­ی دل زینب«س» بود، آری عاشورا تجسم عینی فوران عشق محمدی بود و فرزندان پاک او چه زیبا با خون سرخ خویش معنای بلنـد آزادگـی را بـر چکـاد تـاریخ بـه تفـسیر نـشاندند.

شـهید علی محمدزاده از دیگـر رهـروان راه حـسین«ع» اسـت که به سال ۱۳۳۸ در یک خانواده مذهبی در روستای محمدآباد از توابع شهرستان طبس دیده به جهان گشود. در دوران طفولیت و در سن ۵ سالگی مادر خود را از دست داد و در غم از دست دادن مادرش به سوگ نشست، وی در سن شش سالگی پا به مدرسه گذاشت تا علم و دانش بیاموزد. تحصیلات خود را تا اخذ مدرک سیکل ادامه داد. سپس به علت مشکلات موجود در روستاها که معمولا در تمامی روستاهای کشور حاکم بود مجبورشد ترک تحصیل نموده و به شغل کشاورزی و دامداری مشغول شود تا بلکه بتواند از این راه به پدر خود کمک کند. ازدواج ایشان مصادف بود با اوج‌گیری انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی «ره» .

وی همدوش امت حزب‌الله به مبارزه علیه رژیم منحوس پهلوی برخاست و در همه راهپیمایی‌ها شرکت می‌نمود. او به خدمت مقدس سربازی اعزام و پس از گذراندن دو سال خدمت ضرورت نظام وظیفه به عضویت سپاه پاسداران طبس درآمد و مشغول حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی گردید. از دست دادن پدر خویش که تنها تکیه گاهش بود کوچکترین خللی در خدمت وی به انقلاب ایجاد نکرد و موفق شد دَین خود را به کشور اسلامی ایران ادا نماید.

شهید در پی مأموریت‌های محوله از طرف سپاه به نحوشایسته‌ای از انجام آنها برآمده و آخرین مأموریت ایشان اعزام به مناطق جنگی کشور بود که در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه شرکت نموده. و به نبرد با کفار بعثی مشغول شد. وی بعد از رشادت‌ها و فداکاری زیاد که در این عملیات از خود نشان داد عاقبت در تاریخ۱۲/۱۱/۶۵ در همین عملیات مفقودالاثر گردید و هم اکنون به عنوان شهید مفقودالجسد می‌باشد. لذا از آنجا که اطلاعات دقیقی مبنی برشهادت ایشان وجود داشت، روح بلندش پس از طی یک مراسم با شکوهی تشییع و در جوار آستان حضرت حسین‌بن موسی‌الکاظم «ع» به خاک سپرده شد.

گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید:

ای امت مسلمان بدانید که این دشمن ابله به زودی با بازوی پرتوان اسلام به یاری الله به رهبری روح‌الله نابود خواهد شد و پرچم اسلام در سراسر گیتی برافراشته خواهد شد. ای ملت ایران امام را دعا کنید. رزمندگان را دعا کنید. در کارهای خیر شرکت کنید و با منافقان داخلی شدیداً برخورد کنید، مرگ بر آمریکا یادتان نرود، خدایا جندالله را که با سوگند به ثارالله در لشکر روح‌الله که برای شکست عدوالله و استقرار حزب‌الله و زمینه‌سازی حکومت جهانی بقیه‌الله است حمایت کن.

این جانب در حالی که مشغول نبرد با کفار بعثی و صهیونیستی هستم و راهی که همانا ادامه دهنده راه شهدای اسلام است انتخاب کرده و از خدای بزرگ آرزوی این نعمت بزرگ را می‌نمایم، امام را تنها نگذارید همواره راهش را که همانا راه انبیاء«ص» است دنبال کرده و نگذارید این قلب تپنده پیر جماران این حامی مستضعفان و مسلمین جهان به درد آید. زیرا با این وجود به خشم و عذاب خداوند گرفتار خواهید شد. تو ای همسرم همچون زینب«س»  مبلغ دین مبین اسلام و انقلاب بوده و تفنگ همسرت را برگیر و در مقابل کفر ایستادگی کن.

اِنّا فَتَحنا لَکَ فَتحاً مُبینا…………………………………………

 

وصیت­نامه شهید علی محمدزاده فرزند حسین متولد ۱۳۳۸ اهل روستای محمدآباد طبس که در تاریخ ۱۲/۱۱/۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسید.

 

وصیت­نامه متأخّر شهیدعلی محمدزاده

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

وَ لَا تحَسَبنَ‏َّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتَا  بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ(۱۶۹) [قرآن کریم سوره شریفه آل عمران]

   هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‏اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند.  

با سلام به پیشگاه حضرت مهدی(عجّل­الله­تعالی­فرجه­الشریف) فرمانده رزمندگان و نایب بر حقش امام امت و سلام بر شهیدان به خون خفته انقلاب اسلامی ایران و امت شهید پرور ایران و با سلام به شهدای زنده و رزمندگان جبهه­های نبرد حق علیه باطل.

این­جانب در حالی که مشغول نبرد با کفار بعثی صهیونیستی هستم و راهی را که همانا ادامه دهنده راه شهدای اسلام است انتخاب کرده و از خدای بزرگ آرزوی این نعمت بزرگ را می­نمایم. در این حال سخنی دارم با امت شهید­پرور و آن اینکه امام عزیز را تنها نگذارید و همواره راهش را که همانا راه انبیاء است دنبال کنید و نگذارید این قلب تپنده، پیر جماران، این حامی مستضعفین و مسلمین جهان به درد آید  زیرا که با این وجود به خشم و عذاب خداوند گرفتار خواهید شد.

اما از جایی که دست تقدیر، پدر و مادرم را از من گرفته و کسی ندارم که از او حلال بودنم را طلب کنم بدین وسیله از کلیه خانواده شهدای شهرمان می‌خواهم که مرا فرزند خود بدانند زیرا من امید آن دارم ادامه دهنده راه فرزندانشان باشم.  بنابر­این شما عزیزان خود را برای زیارت آماده سازید و مرا در آنجا یاد نمایید.

شما ای خواهران گرامی که تاکنون در حق من مادری نمودید و شما ای زن پدرم که  به جای مادرم بوده­اید. همیشه و در همه حال برایم طلب آمرزش کنید و با حجابتان که همانا راه فاطمه زهرا(سلام­الله­علیها) است، ادامه دهنده راه شهدا و زینب کبری(سلام­الله­علیها) باشید و تو ای همسرم که همیشه و در همه حال یار و غمخوار من بوده­ای، تو که در این مدت ازدواج چه سختی­ها را متحمل شده و چه فراق­ها کشیده­ای از هر نظر از تو پوزش می طلبم. امیدوارم مرا ببخشی همچون زینب(سلام­الله­علیها) مبلَّغ دین مبین اسلام و انقلاب بوده و تفنگ همسرت را برگیری و در مقابل کفر ایستادگی کنی و سلام بر شما عموی گرامی­ام که در این مدت­هایی که من در جبهه و یا ماموریت بوده­ام از دخترت پرستاری کرده و نگذاشتید که در غیاب من به او بد بگذرد ومن نیز با خیال راحت و آسوده بتوانم در مقابل کفار ایستادگی کنم. امیدوارم شما با حبیب بن مظاهر محشور شوید.

إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا(۱)[قرآن کریم سوره شریفه فتح]

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

علی محمدزاده

 

 

 

 

وصیت­نامه اوّل شهید علی محمدزاده

 

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ هَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالهِِمْ وَ أَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِندَ اللَّهِ  وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْفَائزُونَ(۲۰) [قرآن کریم سوره شریفه توبه]

آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز و رستگارند.

با درود و سلام به حضور امام زمان(عجّل­الله­تعالی­فرجه­الشریف)  و نایب بر حقش امام خمینی. درود بر شهیدان گلگون کفن انقلاب.

خدایا؛ بارالها؛ معبودا؛ معشوقا و مولایم؛ من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشمهایم را دشمن در اوج دردش از حدقه در فکه در آورده و دست‌هایم را در العماره قطع کند و پاهایم را در بصره از بدن جدا کند و قلبم را در کربلا آماج رگبارهایش کند و سرم را در بیت المقدس از تن جدا نماید تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که گرچه چشمها، دستها، پاها، قلب، سینه و سرم را از تن من گرفته­اند اما یک چیز را نتوانستند بگیرند و آن ایمانم و هدفم است و عشق به الله و معشوقم و به مطلق جهان هستی و عشق به شهادت و عشق به امام و اسلام است.

با سلام فراوان به عموی گرام و خاله مهربان، اگر از من بدی یا خوبی دیده­اید مرا ببخشید. همسر عزیزم می­دانم که تو برای من زحمات بسیاری کشیدی و از زحمات تو تشکر و سپاسگزاری می­نمایم و اگر از من هم بدی و یا خوبی دیده­اید مرا ببخشید و حلال کنید. خواهران عزیزم و برادر­جان و عمو­هایم، من برای شما برادری خوب نبوده­ام و شما را ناراحت کردم باید مرا حلال کنید ببخشید. خواهرانم در سر قبر من گریه نکنید که شهید شدن گریه ندارد و اگر گریه هم کردید گریه عشق کنید تا دشمنان اسلام چشم آنها کور شود.

امّا ای امّت مسلمان بدانید که این دشمن ابله به زودی با بازوی پرتوان اسلام و به یاری الله به رهبری روح الله نابود خواهد شد و پرچم اسلام در سراسر گیتی برافراشته خواهد شد. پیامی که برای شما ملت حزب‌الله داریم این است که امام را یاری کنید و رزمندگان را دعا کنید. در کارهای خیر شرکت کنید و با منافقان داخلی شدیداً برخورد کنید و مرگ بر آمریکا یادتان نرود.

خدایا؛ جندالله را که با سوگند به ثارالله در لشکر روح­الله که برای شکست عدوّالله و استقرار حزب الله زمینه ساز حکومت جهانی بقیه الله است حمایت کن. یک سال نماز و روزه برایم به جای آورید.

وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُه

هفدهم بهمن سال ۶۱ هجری شمسی ۱۷/۱۱/۱۳۶۱

برای نوشتن دیدگاه وارد حساب کاربری خود شوید و اگر هنوز حساب کاربری ندارید، ثبت نام کنید.

آخرین مطالب

همچنین ببینید
keyboard_arrow_up