شهید مهدی نعیمی
زندگینامه
آخرین روزهای پاییز سال ۱۳۴۳ بود که خداوند متعال دُردانه را به خانواده مذهبی و زحمتکش حسین نعیمی در شهری که مزِّین است به قدوم و بارگاه ملکوتی حضرت حسینبنموسی الکاظم «ع» هدیه کرد که نام زیبای آخرین ذخیره الهی را برایش انتخاب کردند.
جو مذهبی خانوادهاش سبب شد، تا مهدی از همان آغاز حیات با تربیت دینی و اخلاقی رشد کند، تحصیلات دبستان را با شور و نشاط زائدالوصف کودکی در دبستان شیبانی طبس شروع و دوره راهنمایی را در مدرسه مشکان و دوران متوسطه را در رشته علوم تجربی با موفقیت به پایان رساند.
مهدی درتمام دوران تحصیل جزو دانش آموزان ممتاز و موفق بود که همراه با درس به تزکیه و تهذیب نفس خویش نیز مشغول بود، اخلاقی نیک و خلقی مهربان داشت که همین رفتار دوستانهی او در محیط زندگی و درس، جاذب همسنگران جبههی علم و دانش او شده بود و همه از او به نیکی یاد میکردند.
وقتی حرکتهای مردمی آغاز شد و سیل خروشان امت حزبالله، به ویرانی کاخهای ستم همت گماشت، او در همهی راهپیمائیها و تظاهرات شرکت کرد و در پیشبرد اهداف والای اسلام کوشید. او نمونهی یک جوان شیعه و عمل کننده به احکام اسلامی بود.
همگام با تشکیل بسیج به فرمان حضرت امام رضوان الله تعالی علیه، با ثبتنام در صف این اسطورههای جاودانه تاریخ ایستاد، و همین امر مقدمهای شد تا پس از چندی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآید و در قسمت پرسنلی «تحقیقات وپذیرش نیرو » خدمات شایانی را نمود.
شروع جنگ برای او شروع سفر به دنیای ماورای جسمها بود، سلاح بر دوش نهاد و همگام با مبارزان خط مقدم به جهاد پرداخت و مدتها در مقابل لشکر دشمن به دفاع جانانه مشغول بود. تا اینکه سرانجام ۲۷/۱۲/۱۳۶۴ پس از سالها تلاش، ایمان و ایثار، آنچه را که داشت در طبق اخلاص نهاد، چشم دل از فریب جهان بست و رو به سوی ابدیت نمود. و در منطقه «فاو» به معبود حقیقی خود پیوست و شربت شهادت را نوش جان کرد.
پیکر مطهرش در تاریخ ۱۲/۱/۱۳۶۵ بر روی دستان مردم قدرشناس طبس تشییع و در جوار آستان حضرت حسینبنموسیالکاظم «ع» به خاک سپرده شد.
«امروز روزی است که به سادگی میتوان حق را از باطل شناخت روزی است که تمام ابرقدرتها چهرهی کریه خود را به نمایش گذاشتهاند من برحسب وظیفه به جبههها شتافتم تا در مسیر الی الله برای اسلام عزیز قدم اندکی برداشته باشم.»
وصیتنامه شهید
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
إِنَّ اللَّهَ اشْترََى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالهَُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقَتِلُونَ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فىِ التَّوْرَئهِ وَ الْانجِیلِ وَ الْقُرْءَانِ وَ مَنْ أَوْفىَ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِى بَایَعْتُم بِهِ وَ ذَالِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(۱۱۱)
[قرآن کریم سوره شریفه توبه]
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریدارى کرده، که (در برابرش) بهشت براى آنان باشد (به این گونه که:) در راه خدا پیکار مىکنند، مىکشند و کشته مىشوند این وعده حقّى است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده و چه کسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى که با خدا کردهاید و این است آن پیروزى بزرگ!
بنام الله خالق جهان و به حق محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خاتم پیمبران و علی (سلاماللهعلیه) ولی خدا و مهدی (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) مصلح جهانی و نایب او رهبر مستضعفین و در هم کوبنده مستکبران، امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی و به شهیدانی که در راه خدا قدم گذاردند و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
دراین مرحله از زمان انسان متعهد باید تصمیم نهایی خود را اتخاذ کند یا درجه والای شهادت یا ذلّت و خواری. یکی از این دو راه را، من به عنوان یک مسلمان مقلد امام راه اوّل را انتخاب کرده و با عشق به شهادت در این راه عاشقانه گام بر میدارم و سپاس خدای را که هیچکس مأیوس از رحمت او نیست و او را سپاسگذارم که مرا مورد لطف و مرحمت خود قرار داد . امروز تاریخ صدر اسلام تکرار شد و دوباره مکتب توحید در برابر ابرقدرتها خودنمایی میکند.
امروز روزی است که بسادگی می توان حق را از باطل شناخت و روزی است که تمام ابرقدرتها چه شرقی و چه غربی چهره کریه خود را به نمایش میگذارند و من بر حسب وظیفهای که بر دوش خود دیدم برای بار دوم به طرف جبهههای حق علیه باطل شتافتم تا از اسلام و میهن اسلامی به رهبری نائب برحق امام زمان(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) امام خمینی از دل و جان دفاع کنم تا توانسته باشم در مسیر الیالله برای اسلام عزیز قدم اندکی برداشته باشم و از تمامی ملت انقلابی و مسلمان میخواهم که اطاعت کامل از امام، این بزرگمرد که فقط برای خدا به نفع مستضعفین و علیه مستکبرین رسالت خود را انجام میدهد یاری دهنده باشید تا با رهبری پیامبرگونه امام وهمّت والای شما امّت مسلمان و انقلابی این انقلاب را به تمام جهان صادر نمایید. إِنْشاءَالله
شما پدر و مادر بزرگوارم اگر شرک نمیبود بعد از خدا شما را میپرستیدم چون این چنین فرزندی را تربیت کرده و او را در راه خدا قربانی نمودهاید. پدرم از شما میخواهم که به آنچه میپرستید مرا ببخشید چون من جز ایجاد ناراحتی و رنج و زحمت برای شما خدمتی نکردهام و شما مادر مهربانم آرزوی من برآورده شده و از شما خواهش میکنم که به خاطر خدا مرا ببخشید چون اگر شماها مرا مورد عفو قرار ندهید خدا هم مرا نخواهد بخشید .
از شما ای پدرم میخواهم که وقتی خبر شهادت مرا شنیدید دو رکعت نماز شکر به درگاه خداوند سبحان به جای آورید و مرا حلال کنید ، خداوند صبر یعقوبی به شما عنایت فرماید. از شما مادر عزیز میخواهم که برای من دلتنگی نکنید و هم چون زینب(سلاماللهعلیها) ایستادگی کرده و خدا را شکر کنید و نیز از تنها خواهر مهربانم میخواهم همچون زینب(سلاماللهعلیها) پا بر جا و استوار بوده و به جای گریه و زاری روحیه به مردم بدهی، و شما برادرانم با شهید شدن من وظیفه شما سنگینتر شده از شما میخواهم که همچون کوه استوار باشید و صبر را پیشه کنید و اگر تا حالا مرا دوست میداشتهاید از این به بعد راهم را دوست داشته باشید، ادامه دهید و در راه خدا قدم بر دارید. شما عزیزان با صبرتان که خدا إِنْشاءَالله به همه شما عنایت خواهد فرمود به مردم روحیه داده تا با روحیه عالی شما، دشمن زبون گریه کند.
هر کدامتان می خواهید گریه کنید صحرای کربلا را بیاد آورید مگر من از سالار شهیدان و یارانش بالاترم یا خونم از آنها رنگینتر است. برای آنهایی گریه کنید که ارزشی برای اسلام داشتند نه من که غلام امام حسین(سلاماللهعلیه) هم حساب نمیشوم و بنده گناهکار و خطاکار خدایم، برایم از خدا طلب آمرزش نمایید تا خدا گناهان بیشمارم را مورد عفو قرار دهد .
از همگان التماس دعا دارم. والسلام
مهدی نعیمی
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار ازعمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزای